#بحران_شهروندی
استفاده رژیمهای توتالیتر مدرن از اهرم ترور و ارعاب از یک سو - که حالا با بهرهگیری از دستاوردهای فنی و روانشناختی و... «متنوعتر» هم شده - و نیز بهرهگیری وسیع این رژیمها از ابزارهای تبلیغاتی در سرکوب و انقیاد هرچه گستردهتر جامعه و بهویژه همراهی و همگامی «نشئهگونه و سرمستانه» و عاری از فکر و مسئولیت بخش کوچک یا بزرگی از جامعه با ایدئولوژی و رویکرد نظام حاکم، شرایطی را به وجود میآورد که برخی پیامدهای آن از این قرار است:
هول و هراس و درخودرفتگی شهروندان؛
محوری شدن حفظ حیات فردی در زمانهای که هر نقد و مخالفت و فکر و مطالبه مستقلی ممکن است آن را در معرض ترور و حبس و شکنجه قرار دهد؛
کشته شدن حس همبستگی؛
تشدید سوءظن شهروندان نسبت به یکدیگر؛
و حتی متمایل شدن شمار بیشتری از آنها به
قبول ایدئولوژی و گفتمان و کردار نظام حاکم.
پیامد چنین وضعیتی «بحران شهروندی» است، و «از نظر آرنت این بحران شهروندی با بحران اندیشه همراه است، زیرا در چنین فضایی جایی برای بحث و گفتوگو» باقی نمیماند .
نظرات
ارسال یک نظر